انحلال به سبب وضعیت یکی از شرکا
از آنجا که در شرکتهای اشخاص، شخصیت شریک اهمیت فراوان دارد، فوت، حجر و عجز شریک از پرداخت دیون شخصی اش، ممکن است موجب انحلال شرکت شود.
الف) فوت و حجر شریک
در صورت فوت یا حجر یکی از شرکای ضامن، شرکت خود به خود منحل می شود مع ذلک، سایر شرکا می توانند بر بقای شرکت با قائم مقام متوفی توافق کنند(مورد 136، 139، 161 و 181 ق.ت). همان طور که گفته شد، در صورتی که نظر سایر شرکا بقای شرکت باشد، قائم مقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت، رضایت یا عدم رضایت خود را در مورد بقای شرکت به طور کتبی اعلام کند. در صورتی که قائم مقام متوفی، رضایت خود را اعلام کرد، نسبت به اعمال شرکت در مدت مزبور از نفع و ضرر شریک است، ولی در صورت اعلام عدم رضایت فقط در منافع حاصل در مدت مذکور شریک است و نسبت به ضرر آن مدت سهیم محسوب نمی شود. سکوت تا انقضای مهلت یک ماه مذکور، در حکم اعلام رضایت است(مواد 139 و 140 ق.ت). برعکس، در شرکت های مختلط غیرسهامی، فوت یا حجر یا ورشکستگی شریک یا شرکای با مسئولیت محدود، موجب انحلال شرکت نمی شود(ماده 161 ق.ت).
ب) عجز شریک از پرداخت دیون شخصی
قانون تجارت ایران در مورد عجر یکی از شرکا از پرداخت دیونش دو مورد را از یکدیگر تفکیک کرده است:
1.هرگاه شریک تاجر باشد و قادر به پرداخت دیون خود نباشد، حکم ورشکستگی اش صادر می شود. بند «هـ» ماده 136 قانون تجارت، در چنین صورتی، صدور حکم انحلال شرکت را مجاز می داند. مع ذلک در این باره باید به دو نکته اساسی توجه کرد:
اول اینکه حکم انحلال در صورتی صادر می شود که مدیر تصفیۀ شریک ورشکسته کتباً تقاضای انحلل شرکت را کرده و از تقاضای مزبورش شش ماه گذشته وشرکت مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد(ماده138ق.ت). انصراف در صورتی حاصل می شود که مدیر تصفیۀ شریک ورشکسته تشخیص دهد که ادامه شرکت به دلیل سود دهی آن به نفع طلبکاران شخصی شریک است.
دوم اینکه با وجود صدور حکم ورشکستگی شریک، سایر شرکا می توانند سهم آن شریک را از دارایی شرکت نقداً تأدیه و شریک ورشکسته را از شرکت خارج کنند(ماده 131ق.ت). این راه حل قانون گذار باید مورد تأیید قرار گیرد؛ چه اولاً با پرداخت سهم شریک ورشکسته، شخص جدیدی وارد شرکت نمی شود و در نتیجه، وضع موجود تغییر نمی یابد و ثانیاً علاوه بر شرکا، کارکنان و خدمه شرکت از کار بیکار نمی شوند و مشکل اجتماعی ناشی از بیکاری آنها به وجود نمی آید.
2. هرگاه شریک عاجز از پرداخت، تاجر نباشد، حکم ورشکستگی او را نمی توان صادر کرد و بنابراین، انحلال شرکت به سبب ورشکستگی مورد پیدا نمی کند. مع ذلک، اگر طلبکاران شخصی شریک نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی او وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت، کافی برای پرداخت طلب آنها نباشد، می توانند انحلال شرکت را تقاضا کنند؛ مشروط بر اینکه لااقل شش ماه قبل، قصد خود را به وسیله اظهارنامه رسمی به اطلاع شرکت رسانیده باشند. در این صورت، شرکت یا بعضی از شرکا نمی توانند مادام که حکم نهایی انحلال صادر نشده با پرداخت طلب طلبکاران مزبور تا حدود دارایی مدیون در شرکت، با جلب رضایت آنان به طریق دیگر، از انحلال شرکت جلوگیری کنند(ماده 129ق.ت). در فرض اخیر، سایر شرکا می توانند سهم شریک مدیون را از دارایی شرکت نقداً پرداخت کرده، او را از شرکت خارج کنند(ماده 131 ق.ت).
به هر حال در شرکتهای مختلط غیرسهمی، نه ورشکستگی شریک به مسئولیت محدود موجب انحلال شرکت است و نه عجز او از پرداخت دیون شرکت (هرگاه شریک تاجر نباشد)(ماده 161ق.ت).